پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
از این پس خلاصه ی کوتاهی از زندگینامه شهدای 8 سال دفاع مقدس در وبلاگ قرار میگیرد انشاا.. که مورد استقبال قرار گیرد.
روز پانزدهم دیماه سال 1344 در شهرستان سراب کودکی زیبا و مهربان قدم به عرصهی گیتی نهاد. عباس با شوقی وصفناشدنی فرزند را در آغوش گرفت و بعد از خواندن اذان و اقامه، نامش را رجبعلی نهاد. روزها از پی هم گذشت و انقلاب به اوج خود رسید. رجبعلی که نوجوانی پرشور بود، در خیل یاران امام (ره) قرار گرفت و با پیروزی انقلاب جهت پاسداری از دستاوردهای آن در پایگاه بسیج، ثبتنام کرد. افسری علاقهی زیادی به فرایض دین اسلام داشت و همواره در حال راز و نیاز با پروردگار بود.
جنگ که آغاز شد؛ تأمل نکرد. مردانه لباس رزم پوشید و راهی میادین نبرد حق علیه باطل گشت. او در عملیات والفجر مقدماتی از ناحیه دست مجروح گردید. اما قبل از بهبودی کامل، برای شرکت در عملیات بدر به جبهه بازگشت و در این عملیات از ناحیه سر به علت اصابت ترکش خمپاره مجروح شد. رجبعلی پس از اخذ مدرک دیپلم در سال 1363 در رشتهی دامپزشکی دانشگاه به ادامه تحصیل پرداخت و ضمن آموختن علم در عملیاتهای والفجر 8 و کربلای 4 شرکت نمود. او سرانجام در تاریخ 22/10/1365 در عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 21 سالگی چون ستارهای جاودان در عرش اعلی ساکن شد و در جوار رحمت الهی به همراه برادر شهیدش سهراب بر خوان گسترده الهی نشست. پیکر پاکش برای همیشه در شلمچه ماند؛ اما اسلحهاش را رعناقامتی بر دوش گرفت تا حافظ مرزهای ایران اسلامی باشد. یادش گرامی و راهش پررهرو باد
[توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |